آه
آه ... آه ... اما
او چرا اين را نمي داند كه در اينجا
من دلم تنگ است ، يك ذره است؟
اي داد بر من ، داد
من نمي دانم چرا طاووس من اين را نمي داند؟
كه من بيچاره هم در سينه دل دارم
كه دل من هم دل است آخر ؟
سنگ و آهن نيست
او چرا اين قدر از من غافل است آخر؟
نظرات شما عزیزان: